پودر تریگونلین، همچنین به عنوان اسید متیل نیکوتینیک شناخته می شود، نوید قابل توجهی را نشان می دهد افزایش سطح NAD داخل سلولی، عملکرد ماهیچه ها و طول عمر. پایداری قابل توجه این ترکیب در مقایسه با NMN یا NR آن را به عنوان یک نامزد بالقوه برتر برای حمایت از پیری سالم معرفی می کند. تلاشهای مشترک آنها، ایجاد پل ارتباطی با دانشگاه و صنعت، به اکتشافات هیجانانگیزی که به زودی منتشر میشوند، به اوج رسیده است و تحقیقات ترجمهای را به نمایش میگذارد که هم برای جامعه علمی و هم برای عموم مردم مفید است.
عواملی مانند سرعت راه رفتن، قدرت گرفتن، و توده بدون چربی زائده از نظر بالینی برای ارزیابی آن ضروری هستند. برجسته کردن نقش محوری NAD + در پیری، تحقیقات ما با درک اینکه چگونه حفظ سطوح NAD+ می تواند سلامت عضلات را تقویت کند، تلاقی می کند، همانطور که در مطالعات قبلی مشاهده شد و بیشتر توسط یافته های فعلی ما در مورد تریگونلین پشتیبانی می شود.
تریگونلین، یک آلکالوئید طبیعی با فرمول مولکولی C7H7NO2، یک ترکیب زویتریونی منحصر به فرد است که از طریق متیلاسیون اتم نیتروژن نیاسین (ویتامین B3) تولید می شود. به عنوان یک متابولیت نیاسین، تریگونلین معمولاً در ادرار پستانداران به عنوان محصول جانبی فرآیندهای متابولیک بدن یافت می شود. نام رسمی IUPAC آن 1-Methylpyridinium-3-carboxylate است. نام های مختلف دیگری از جمله نیکوتینیک اسید N-methyl betaine، Coffearine، Caffearine، Gynesine و Trigenolline نیز این ترکیب را می شناسند. Trigonelline در زمینه های علمی و تجاری با شماره CAS آن، 535-83-1 شناسایی می شود.
تریگونلین یک آلکالوئید رایج است که در انواع گونه های گیاهی یافت می شود. این گیاه از منابع متعددی مانند انواع ساکوراجیما دایکون از تربچه ژاپنی (Raphanus sativus)، دانه های شنبلیله (Trigonella foenum-graecum) - که الهام گرفته از نام آن است - و همچنین نخود باغی، دانه شاهدانه، جو استخراج شده است. ، سیب زمینی، گونه های مختلف Stachys، گل محمدی، گونه های Strophanthus و Dichapetalum cymosum. علاوه بر این، تریگونلین یک جزء قابل توجه قهوه است، با دانههای عربیکا غلظت فوقالعاده بالایی از خود نشان میدهد.
محققان Holtz، Kutscher و Theilmann وقوع تریگونلین را در چندین گونه جانوری مستند کرده اند. در جبهه تجاری، مکمل های عصاره شنبلیله که به راحتی در بازار موجود است، اغلب حاوی تریگونلین به عنوان یک ماده تشکیل دهنده قابل توجه است.
تریگونلین یا متیل نیکوتین اسید به عنوان یک ترکیب امیدوارکننده برای بهبود نتایج سلامت مرتبط با افزایش سن شناخته شده است. درک زمینه پیری عضلات و تحقیقات قبلی که زمینه را برای این کشف فراهم کرده است ضروری است. پیری عضلانی که با کاهش قدرت و عملکرد مشخص می شود، بخشی اجتناب ناپذیر از روند پیری است. این مفهوم سارکوپنی نامیده می شود. این عارضه در جمعیت هایی که امید به زندگی طولانی تری را تجربه می کنند نگران کننده است.
از دیدگاه مولکولی، پیری را می توان به عنوان کاهش در عملکردهای مختلف سلولی دید. سارکوپنی با علائمی مانند افزایش التهاب، اختلال عملکرد میتوکندری و افزایش استرس اکسیداتیو این علائم را نشان می دهد. اینها منجر به کاهش کشش عضلانی و توانایی بازسازی توده عضلانی به طور موثر می شود.
تحقیقات نشان داده است که کوآنزیم NAD+ در حمایت از عملکرد میتوکندری و ترمیم DNA، در میان بیش از 500 واکنش دیگر در بدن، که بسیاری از آنها به این علائم بارز پیری مرتبط هستند، ضروری است. یک مطالعه مشاهدهای قبلی یک همبستگی را برجسته کرد: غلظت بالاتر NAD+ عضله با سلامت عضلات بهتر مرتبط بود.
در این زمینه، بینش به خط مثلثی می آید. یافته های قابل توجهی هنگام مقایسه امضای مولکولی بافت های عضلانی در افراد مسن و کسانی که سارکوپنی تشخیص داده شده بودند، بدست آمد. سطح تریگونلین در افراد مبتلا به سارکوپنی به طور قطعی کمتر بود. سلامت عضلانی شما - قدرت گرفتن، سرعت راه رفتن و توده بدون چربی - با غلظت تریگونلین سرم ارتباط مثبت دارد.
هدف کلی افزایش سطح NAD+ افزایش عملکرد و طول عمر عضلات است. ارتباط بین سطوح بالاتر NAD+، بهبود سلامت عضلانی و وجود تریگونلین رویکردی هدفمند برای مداخله درمانی ارائه میدهد. تحقیقات در حال انجام است، اما مزایای بالقوه این ترکیب در مبارزه با تحلیل عضلانی با افزایش سن قابل توجه است.
با افزایش سن افراد، کاهش قابل توجهی در عملکرد عضلانی اغلب رخ می دهد که نه تنها به کاهش اندازه عضله بلکه به کاهش قدرت و تحرک نیز مربوط می شود. این پیشرفت، که با پیری جمعیت مرتبط است، با افزایش سن جامعه، به ویژه در کشورهایی مانند سنگاپور با افزایش سن متوسط قابل توجه است.
پیری در سطح سلولی با بدتر شدن عملکردهای سلولی مشخص می شود. این شامل چندین ویژگی برای عضلات است، مانند التهاب شدید، اندامک های تولید کننده انرژی ناکارآمد(میتوکندری)، و استرس اکسیداتیو بالا. اینها منجر به آسیب بافت عضلانی می شود که بر انعطاف پذیری و عملکرد تأثیر می گذارد. یک جنبه مهم کاهش عملکرد سلول های ماهواره ای عضلانی است که برای بازسازی و حفظ توده عضلانی حیاتی است، در کنار اختلال در تعادل پروتئین - تغییر به سمت تجزیه پروتئین بر سنتز.
ردیابی وضعیت سلامت عضلات از نقطه نظر بالینی را می توان با استفاده از سرعت دروازه، قدرت گرفتن و توده عضلانی اندام ها (توده بدون چربی زائده) انجام داد. ایجاد امتیاز کمتر از آستانه های مشخص شده در این مناطق نشان دهنده سارکوپنی است. کشف شده است که NAD+، کوآنزیمی که در بیش از 500 واکنش بدن دخیل است و ارتباط نزدیکی با علائم بارز پیری ذکر شده دارد، نقشی اساسی در حفظ عملکرد میتوکندری، کاهش التهاب و حمایت دارد. ترمیم DNA. رویکردهایی مانند ورزش، تنظیم رژیم غذایی، یا مکمل های تقویت کننده NAD+ از نظر پیش بالینی نشان داده شده است که عملکرد کلی اندام را بهبود می بخشد، با پیامدهایی برای شرایط مرتبط با سن.
تلاشها برای شناسایی نشانگرهای زیستی یا اهداف درمانی جدید برای پیری عضلانی، بینشهایی مانند ارتباط بین سطوح NAD+ سیستمیک و سارکوپنی را به دست آورده است. یک یافته جالب از نمونههای سرم یک مطالعه قبلی نشان داد که سطوح مولکولی به نام تریگونلین در افراد مبتلا به سارکوپنی کاهش مییابد و سطوح بالاتر تریگونلین سرم با سلامت عضلات بهتر همبستگی مثبت دارد، مشابه رابطه کشف شده بین سطوح بالاتر NAD+ در عضلات و عملکرد ماهیچه های سالم تر
سرعت راه رفتن یک معیار ضروری برای تعیین کمیت تحرک شما است. این نشان دهنده ظرفیت شما برای حرکت موثر است و یک شاخص ساده و در عین حال قدرتمند برای عملکرد اندام تحتانی است. از نظر بالینی، کاهش سرعت زیر آستانه های تعیین شده نشان دهنده کاهش بالقوه در عملکرد عضلانی است و ما را نسبت به شرایط سارکوپنیک آگاه می کند.
آستانه سرعت راه رفتن | ارتباط تشخیصی |
زیر مقدار آستانه | سارکوپنی بالقوه |
قدرت گرفتن دست به عنوان معیار مستقیم قدرت عضلانی شما عمل می کند. با استفاده از یک دینامومتر برای ارزیابی نیروی اعمال شده توسط عضلات دست شما تعیین می شود. از نظر بالینی، مقادیر پایین تر از برش های استاندارد می تواند نشان دهنده سارکوپنی باشد، که سلامت و عملکرد ماهیچه ها را روشن می کند.
استاندارد قدرت دسته دست | اهمیت تشخیصی |
زیر برش | نشان دهنده سارکوپنی است |
توده بدون چربی زائده، مربوط به اندام شما، یک شاخص حیاتی از حجم و سلامت عضلانی است. اندازه گیری هایی که کمتر از مقادیر مشخص شده هستند ممکن است نشان دهنده سارکوپنی باشند. این معاینه به تشخیص توزیع توده عضلانی کمک می کند و در ارزیابی بالینی سارکوپنی بسیار مهم است.
معیار توده ناب ضمیمه | اهمیت تشخیصی |
در زیر مقدار مرجع استاندارد آمده است | دلالت بر سارکوپنی |
سلول های شما نیروگاه هایی به نام میتوکندری دارند و NAD+ در حمایت از کارایی آنها بسیار مهم است. نگهداری سطوح NAD+برای حصول اطمینان از اینکه این کارخانه های بیوانرژیک به طور موثر عمل می کنند و با افزایش سن ارگانیسم ها از عملکرد و سرزندگی ماهیچه ها حمایت می کنند، ضروری است. کارایی بالاتر میتوکندری با بهبود سلامت عضلات و کاهش علائم پیری مرتبط است.
NAD+ در واکنشهای کاهش اکسیداسیون (اکسیداسیون) درون سلولهای شما ضروری است. این واکنش ها مسئول تبدیل انرژی هستند و برای حفظ سلامت سلولی، کاهش التهاب، و تسهیل سایر عملکردهای سلولی حیاتی برای طول عمر ضروری هستند.
واکنش های ردوکس | عملکرد در پیری |
تبادل انرژی | حیات سلولی را حفظ می کند |
کاهش التهاب | خطرات مرتبط با افزایش سن را کاهش می دهد |
مدیریت فرآیند سلولی | به جلوگیری از کاهش عملکرد سلول کمک می کند |
ترمیم DNA یکی از حیاتی ترین کارهایی است که NAD+ در آن نقش دارد. با افزایش سن، افزایش آسیب DNA به روند پیری و کاهش عملکرد بافت ها، از جمله ماهیچه ها کمک می کند. یک استخر پایدار NAD+ تضمین میکند که مکانیسمهای کارآمد ترمیم DNA عملیاتی میمانند و برای طول عمر و سلامتی حیاتی هستند.
تحقیقاتی که در اینجا برجسته شده است، چگونگی را نشان می دهد کوآنزیم های NAD+در چندین عملکرد سلولی مرتبط با پیری ضروری هستند. به طور خاص، حفظ سطوح NAD+ همبستگی مثبتی با جنبه های حیاتی سلامت عضله نشان داده است، که نشان دهنده نقش اساسی آن در زیست شناسی پیریو اهداف درمانی بالقوه
در تضعیف ماهیچه های مرتبط با افزایش سن، اندامک های تولید کننده انرژی در سلول های شما که عملکرد خود را از دست می دهند یک نگرانی دائمی بوده است. این تجزیه انرژی سلولی حیاتی است زیرا این اندامک ها که به ویژه به عنوان نیروگاه سلول شناخته می شوند، در حفظ سرزندگی ماهیچه ها و فرآیندهای متابولیک کلی ضروری هستند. با در نظر گرفتن پیری عضلانی و شرایط خاص که با کاهش توده و عملکرد عضلانی مشخص می شود، این تحقیق بر این کاهش به عنوان یک ویژگی مشترک با نشانگرهای مختلف پیری بیولوژیکی تاکید می کند. مورد دوم شامل پاسخهای التهابی شدید در بافتهای عضلانی، تشدید آسیب اکسیداتیو که منجر به اختلال در انعطافپذیری و عملکرد عضلانی میشود، و بهویژه کاهش ظرفیت بازسازی سلولهای ماهوارهای - سلولهای بنیادی عضلانی شما برای حفظ توده عضلانی و ارتقاء التیام حیاتی است. همزمان با این کاتابولیسم یا از دست دادن ماهیچه، سنتز پروتئین کاهش می یابد و سلامت ماهیچه ها را بیشتر فرسایش می دهد.
سنجش بالینی این وضعیت شامل ردیابی شاخص های فیزیولوژیکی خاص است. اینها شامل ارزیابی سرعت راه رفتن، قدرت گرفتن دست و توده عضلانی بدون چربی است که همگی برای تعیین اینکه آیا کاهش بیش از آستانه های تعیین شده نشان دهنده وضعیت قابل تشخیص ضعیف شدن عضلانی است، بسیار مهم هستند.
ارتباط بین سطوح درون سلولی یک کوآنزیم محوری که در بیش از 500 واکنش بدن نقش دارد و سلامت ماهیچهها بهطور برجسته در ادبیات پزشکی ظاهر شده است. این کوآنزیم خاص که برای حمایت از میتوکندری، واکنش های آنتی اکسیدانی و کاهش التهاب حیاتی است، نقشی اساسی در ظاهراً همه نشانه های پیری سلولی ایفا می کند. بررسی های پیش بالینی نشان می دهد که مداخلات مختلف، مانند ورزش کافی، تنظیمات تغذیه ای، و مکمل های خاص که این کوآنزیم را تقویت می کنند، می توانند به طور قابل توجهی عملکرد هر اندام را در طول پیری و در شرایط مرتبط با افزایش سن تقویت کنند.
مطالعات مشاهده ای عمدتاً بر روی افراد مسن با تشخیص ضعف عضلانی، بررسی نمونه های بافت عضلانی برای شاخص های سلامت مولکولی متمرکز بود. یافته ها شامل کاهش تولید انرژی در سطح سلولی و کاهش قابل توجه این کوآنزیم حیاتی در عضلات بود. علاوه بر این، پارامترهای بالینی سلامت عضلانی - مانند توده عضلانی، قدرت و قابلیتهای سرپایی - تمایل مثبت مرتبط با سطوح بالاتر این کوآنزیم در عضله را نشان دادند. این اثبات با این فرضیه مطابقت دارد که حفظ سطوح کافی این کوآنزیم برای سلامت عضلانی با افزایش سن ضروری است.
ثانویه به این یافتهها، تجزیه و تحلیلهای متابولومیک سیستمیک با هدف شناسایی نشانگرهای زیستی بالقوه کاهش سلامت عضلات انجام شد. در میان متابولیتهای مختلف بررسیشده، از جمله زیرمجموعههایی از پیشسازهای ویتامین B3 که به سنتز کوآنزیم کمک میکنند، یکی به طور خاص کاهش قابل توجهی را در افراد با عضلات ضعیف نشان داد. علاوه بر این، سطوح سیستمیک این متابولیت ارتباط مثبتی با هر سه شاخص بالینی سلامت عضلانی نشان داد، که منعکس کننده همبستگی مفیدی است که با سطوح کوآنزیم در بافت عضلانی مشاهده می شود.
تحقیقات فعلی ما بر متابولومیک متمرکز است، که ما را قادر می سازد تغییرات سیستمیک مرتبط با پیری عضلانی را تشریح کنیم. این رویکرد امکان شناسایی ترکیبات محوری را فراهم می کند که سطح آنها در جریان خون ممکن است نشانه بدتر شدن سلامت عضلات باشد. در میان متابولیت های مختلف غربال شده، برخی از مشتقات ویتامین B نوید خاصی را نشان می دهند.
یکی از این ترکیبات مورد علاقه، تریگونلین، مشتق ویتامین B3 و پیش ساز NAD+ است. در کسانی که ضعف عضلانی مشاهده شده - وضعیتی که اغلب با پیری مرتبط است - تریگونلین به طور قابل توجهی کاهش می یابد. جالب اینجاست که در جایی که تریگونلین در غلظتهای بالاتری وجود دارد، شاخصهای سلامت عضلانی بهبود را نشان میدهند که نقش بالقوه تریگونلین را در حفظ عضلات نشان میدهد.
سرزندگی عضلات شما اغلب در شاخص های سلامت کلیدی منعکس می شود: توده عضلانی، قدرت گرفتن و سرعت راه رفتن. یافتههای تحقیق ما نشان میدهد که افزایش سطح تریگونلین در سرم با افزایش عملکرد در این پارامترها مرتبط است. مانند NAD+ در بافت عضلانی، تریگونلین سیستمیک بالاتر با سلامت عضلات بهتر همسو می شود.
پیامدهای این همبستگی قابل توجه است. تریگونلین یک بیومارکر غیر تهاجمی بالقوه برای سلامت عضلات است که پنجره ای را به وضعیت عضلانی فرد ارائه می دهد. علاوه بر این، نقش آن به عنوان پیش ساز NAD+ نشان می دهد که نه تنها ممکن است وضعیت سلامتی را نشان دهد، بلکه به عنوان یک عامل درمانی برای طول عمر عضلانی عمل می کند و به کاربردهای بالینی برای جلوگیری یا مقابله با کاهش عضلانی مرتبط با افزایش سن اشاره می کند.
در تحقیقات اخیر خود، بینشهای قابلتوجهی در مورد نقش تریگونلین در افزایش سطوح NAD درون سلولی و بهبود عملکرد و طول عمر ماهیچهها مشاهده کردهایم. این یافتهها چشمانداز جدید امیدوارکنندهای در مورد پتانسیل تریگونلین به عنوان یک پایدار ارائه میدهند پیش ساز NAD، احتمالاً از نظر پایداری از ترکیبات شناخته شده مانند NMN یا NR پیشی می گیرد.
وضعیت سارکوپنی، که با از دست دادن عملکرد و قدرت عضلانی با افزایش سن مشخص می شود، در جوامع سالخورده در سطح جهان شیوع بیشتری پیدا می کند. تحقیقات ما بر اهمیت درک سارکوپنی نه به عنوان کاهش توده عضلانی بلکه به عنوان کاهش همه جانبه در سلامت عضلانی تاکید می کند. ما چندین معیار بالینی را برای تشخیص سارکوپنی مشخص کردهایم، از جمله سرعت دروازه، قدرت گرفتن، و توده بدون چ